- شیخ حسین(شَ حُ سَ)
دهی از دهستان چرام بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
معنی شیخ حسین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(شَ حُ سَ)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
(شَ حَ سَ)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان سردرود بخش اسکو از شهرستان تبریز است و 318 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
(حُ سَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان رمشک بخش کهنوج شهرستان جیرفت. دارای 8 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
(حُ سَ)
لغت نامه دهخدا
شاه حسین اوبهی از فضلا و دانشمندان بود و زیردست مولی محمد بدخشی تربیت یافت و پس از فراغت از محضر استاد به عراق عرب مهاجرت کرد و در محضر دانشمندان بتحصیل پرداخت و گویا در سال 954 هجری قمری درگذشت و دیوان شعر دارد. (از الذریعه ج 9 ص 905)
نام پسر سوم شاه شرف الدین مظفر بن امیرمبارزالدین محمد. رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 102 و 187 و 447 شود
نام پسر سوم شاه شرف الدین مظفر بن امیرمبارزالدین محمد. رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 102 و 187 و 447 شود
(هَِ)
لغت نامه دهخدا
شیخ حسین فرزند شیخ ابدال زاهدی پسر شیخ امیر از احفاد شیخ زاهد گیلانی و مؤلف کتاب سلسله النسب صفوی است. وی معاصر شاه سلیمان بوده و کتاب سلسله النسب صفویه را بنام او تألیف کرده و بگفتۀ خود ایام شباب رادر رکاب همایون شاهی بسر برده و بعدها در واقعۀ فتح قندهار در سال 1059 و در ایام قشون کشی برای تسخیر بغداد در گوشۀ عزلت میغنوده است. پدر وی شیخ ابدال عهده دار تولیت آستانۀ صفویان در اردبیل بوده و او وپدرش شیخ امیر در عهد سلطنت شاه عباس خدمات شایان بدولت و ملت کرده اند. (از مقدمۀ کتاب سلسله النسب صفویه چ پرفسور براون شماره 6 از انتشارات ایرانشهر)